مدح و مناجات با امام هادی علیهالسلام
ما بـنـدهایـم و غـیر تو مـولا نـداریم در هر دو دنـیا جـز شـما آقا نـداریم تنها پُل ما تا خـدا هـستید و جز این راهـی دگـر تـا عــالـم بـالا نـداریـم وقتی دعای جامعه خوانـدیم دیـدیـم بـهـتـر از این آئـیـنـۀ تـقـوا نـداریـم هر کـس تولای تو را در دل ندارد کاری به کار او در این دنیا نداریم هر چـند ما مـدح تو را گـفـتـیم، امّا ما قـطـرهایـم و راه بر دریـا نداریم گر دیگران صد آرزو در سینه دارند مـا آرزویـی غـیـر سـامـرّا نـداریـم امروز دل را خـانۀ مِهـر تو کردیم در سیـنـۀ خود غـصۀ فـردا نـداریم گر دامن خود را ز دست ما نگیری بـیمی به دل از روز وانفـسا نداریم بـزم شـراب و آیۀ تطهـیـر ای وای در دل از این اندوه جز غوغا نداریم از شـعـلـۀ داغ شـمـا آتش گـرفـتـیـم پروانه سان از سوختن پروا نداریم جز اشک بر فرزند زهرا چون وفائی چیزی برای عرضه بر زهرا نداریم |